۱۳ نتیجه برای رضوان
سیدمحمد محمدی، مژگان کاویانی، اشرف امین الرعایا، حسن رضوانیان، علی کچویی، مسعود امینی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۸۴ )
چکیده
هیپرهموسیستیینمی با اختلال در عملکرد سلولهای اندوتلیال عروق ممکن است باعث افزایش فشار خون شود. هدف از این مطالعه تعیین رابطه بین سطح هموسیستیین پلاسما و فشار خون در بیماران دیابتی نوع ۲ تازه تشخیص داده شده بود.
روشها : در یک مطالعه مقطعی، ۴۶ بیمار دیابتی نوع ۲ تازه تشخیص داده شده به روش آسان انتخاب شدند. پس از معاینه بالینی، فشار خون تمامی افراد در دو روز متوالی و در دو نوبت به فاصله نیم ساعت اندازهگیری و میانگین فشار خونهـا ثبت شد. نمونه خون جهت آزمـایش گلوکز ناشتای پلاسما، HbA۱c، هموسیستیـین (Hcy)، کراتینین، کلسترول تـام، HDL-C و تری گلیسرید گرفته شد. سپس رابطه بین میانگین غلظت Hcy و فشار خون سیستولی و دیاستولی افراد با استفـاده از ضریب همبستـگی پیرسون تعیین گردید. بیمـاران براساس سطح هموسیستیـین پلاسمـا به ۳ گروه با μmol/l ۱۰< Hcy ، μmol/l۱۵ Hcy < ۱۰ و μmol/l ۱۵≥ Hcy تقسیم شدند. سپس میانگین فشار خون سیستولی و دیاستولی بین این گروهها با استفاده از ANOVA یک طرفه و آزمون Tuckey- HSD مقایسه شد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار غلظت هموسیستیینμmol/l (۸/۶)۲/۱۲ و میانگین و انحراف معیار فشار خون سیستولی و دیاستولی به ترتیب (۱/۱۸)۸/۱۲۸ و (۹) ۳/۸۲ میلیمتر جیوه بود. بین سطح هموسیستیین پلاسما و فشار خون سیستولی (۰۱/۰< Pو ۳۹/۰=r) و دیاستولی (۰۱/۰P< و ۴۴/۰= r) رابطه معنیدار وجود داشت. میـانگین فشـار خون سیستولی و دیاستولی بیماران با μmol/l ۱۵≥ Hcy به ترتیب (۷/۱۷)۵/۱۵۲ و (۵/۲۷)۸/۹۱ میلیمتر جیوه بود که بالاتر از بیماران در دو گروه دیگر بود (۰۰۱/۰P<). بین سطح هموسیستیین پلاسما با FPG ، HbA۱c، و لیپیدهای سرم رابطهای وجود نداشت.
نتیجهگیری: در بیماران دیابتی نوع ۲ تازه تشخیص داده شده، بین سطح هموسیستیین پلاسما و فشار خون سیستولی و دیاستولی رابطه معنیدار وجود دارد. بیماران با هیپرهموسیستینمی فشار خون بالاتری دارند.
حسن رضوانیان، حسن صفایی، مسعود امینی، منصوره کبیر زاده، طاهره میرزایی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه: ریپاگلینید، فرآورده جدیدی از گروه داروهای محرک ترشح انسولین است که از نظر ساختمان ملکولی ، چگونگی اثر و دفع، از ترکیبات سولفونیل اوره متفاوت می باشد. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر این دارو بر کنترل قند خون در بیماران دیابتی نوع ۲ که با مصرف حداکثر مقدار مجاز گلی بنکلامید قند خونشان کنترل نشده بود انجام گردید.
روش ها : در یک مطالعه کارآزمایی بالینی، تعداد ۵۰ بیمار دیابتی نوع ۲ که با مصرف حد اکثر میزان مجاز گلی بنکلامید قند خون آنها کنترل نشده بود و حاضر به تزریق انسولین هم نبودند، بررسی شدند. بیماران به دو گروه تقسیم شدند. به گروه اول(۲۰نفر) بجای گلی بنکلامید، داروی ریپاگلینید داده شد و در گروه دیگر، درمان با گلی بنکلامید ادامه یافت(۳۰ نفر شاهد). چون تمام بیماران متفورمین هم مصرف می کردند، بدون تغییر تا پایان مطالعه تجویز شد. ریپاگلینید به مقدار اولیهmg ۵/۱ منقسم در سه نوبت قبل از هر وعده غذا شروع گردید و در مدت یک ماه به حداکثر دوز ( mg۱۲)رسانده شد. نحوه افزایش دارو بدین صورت بود که هر هفته، قند خون حداقل در سه نوبت آزمایش و در صورت نیاز ، از هفته دوم تا چهارم مقدار دارو به ۳ ، ۶ و۱۲ میلی گرم در هفته افزایش یافت. حداکثر مقدار داروی مصرفی برای مدت دو ماه دیگر بطور ثابت ادامه یافت و در پایان ماه سوم، HbA۱c ، قند خون ناشتا و پس از غذا در دو گروه مقایسه گردید.
یافتهها: میانگین سن ،مدت زمان ابتلا به دیابت و HbA۱c در شروع مطالعه به ترتیب ۹/۷±۵/۵۶ ، ۳/۴±۸/۱۰ سال و ۶/۱±۸/۹% بودند. در پایان بررسی ، سطح قند خون و هموگلوبین گلیکوزیله در مقایسه با شروع تفاوتی معنی داری در دو گروه نداشت. در گروه تحت درمان با ریپاگلینید، قند خون ناشتا نسبت به شروع مطالعه کاهش یافته بود (از۶/۴۷±۶/۲۲۷ mg/dl به ۵/۶۰±۸/۱۹۵ ، ۰۵/۰ P < ) اما HbA۱c و قند بعد از غذا تفاوتی نداشت.
نتیجهگیری: در بیماران دیابتی نوع ۲ که دچار شکست درمانی با گلی بنکلامید شده اند، تغییر روش درمان به ریپاگلینید ، اثر مفیدی بر کنترل گلیسمی ندارد.
مریم مظاهریون، محمدجواد حسینزاده، بفنشه گلستان، علی واشقانی فراهانی، اعظم نجمافشار، ندا رضوان،
دوره ۹، شماره ۰ - ( ويژه نامه عوامل خطرسازديابت و بيماريهاي قلبي- عروقي ۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه: ویسفاتین به عنوان یک آدیپوسیتوکین جدید شناسایی شده است و در مطالعات اخیر نشان داده شده که این آدیپوسیتوکین دارای خاصیت پیش التهابی میباشد. از آنجایی که جنبههای بالینی ویسفاتین در بیماریهای قلبی- عروقی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، لذا در مطالعه حاضر سعی شده با اندازهگیری سطح ویسفاتین در سرم بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد، همراهی این آدیپوکین با انفارکتوس میوکارد بررسی شود
. روشها: مطالعه حاضر به صورت مقطعی بر روی ۴۷ بیمار۶۵-۴۰ سال مراجعه کننده به مرکز قلب تهران با تشخیص انفارکتوس میوکارد انجام گرفت. ۴۷ نفراز افراد غیر مبتلا و سالم به روش Frequency Matched Selection انتخاب شدند.
از بیماران در حالت ۱۰-۱۲ ساعت ناشتایی و با رعایت حداکثر ۸ ساعت پس از بروز علایم حاد انفارکتوس میوکارد،۱۰سیسی خون دریافت شد. ارزیابیهای آزمایشگاهی شامل FBG، پروفایل چربی و غلظت ویسفاتین، در حالت ناشتا برای کلیه افراد انجام شد. با استفاده از اندازهگیریهای تنسنجی، BMI و WHR محاسبه شد.
یافتهها: میزان ویسفاتین سرم در بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد به طور معنیداری در مقایسه با گروه کنترل بالاتر بود (به ترتیب ng/ml۲/۱±۱۳ وng/ml۳/۰±۶، ۰۰۱/۰P=). بین میزان ویسفاتین سرم با متغیرهای اندازهگیری شده ارتباط آماری معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: میزان ویسفاتین پلاسما به طور معنیداری در بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد افزایش مییابد. یافتههای مطالعه حاضر پیشنهاد میکند که میزان ویسفاتین میتواند به منظور پیشبینی احتمال خطر انفارکتوس میوکارد مفید باشد.
ندا رضوان، محمدجواد حسینزاده عطار، اشرف معینی، بنفشه گلستان، لیلا جانانی، مریم مظاهریون، آرش حسیننژاد،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
Normal
۰
false
false
false
مقدمه: شواهد موجود نشان
میدهند که ویسفاتین نقش مهمی در تنظیم هموستاز گلوکز و حساسیت به انسولین دارد.
هدف از این مطالعه بررسی سطح غلظت سرمی ویسفاتین با دیابت بارداری و ارتباط آن با
برخی از متغیرهای تنسنجی و پروفایلهای چربی و قندخون بود.
روشها: در این پژوهش
مقطعی، ۷۰ زن باردار بین هفته ۲۴ تا ۲۸ بارداری مورد بررسی قرار گرفتند. ۳۵ زن مبتلا
به دیابت بارداری و ۳۵ زن باردار سالم به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. این افراد
از لحاظ توده بدنی و سن در دو گروه جور شدند. غربالگری با آزمون تحمل ۵۰ گرم گلوکز
خوراکی انجام شد. تشخیص دیابت بارداری براساس معیار کارپنتروکوستان صورت گرفت. از
تستهای قندخون ناشتا و تست تحمل ۱۰۰ گرم گلوکز خوراکی به منظور کمک به تشخیص
دیابت بارداری استفاده شد.
یافتهها: میزان ویسفاتین
سرم در افراد مبتلا به دیابت بارداری به طور معنیداری پایینتر (ng/ml ۴۷/۰ ± ۲۹/۵ در مقابل ng/ml ۵۳/۰ ± ۷۶/۷، ۰۵/۰< P)
از گروه باردار سالم بود. ارتباط آماری معنیداری بین سطح ویسفاتین سرم و سایر
متغیرهای نمایه توده بدنی، وزن، قد، سن، پروفایل چربی، فشارخون سیستول و دیاستول،
انسولین و HOMA مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه
نشان داد که سطح ویسفاتین سرم مبتلایان به دیابت بارداری در مقایسه با گروه کنترل
کمتر است. این نتایج ارتباط احتمالی غلظت ویسفاتین را با ابتلا به دیابت بارداری
نشان میدهد. هرچند مطالعات بیشتری در این زمینه برای آشکارشدن سازوکار آدیپوکینها
در پیشگویی ابتلا به دیابت بارداری مورد نیاز است.
محمدرضا رضوانفر، وحید کاوه، محمد رفیعی، علیرضا رضایی آشتیانی، افسانه طلائی، علی چهرهای،
دوره ۱۰، شماره ۵ - ( ۸-۱۳۹۰ )
چکیده
Normal
۰
false
false
false
MicrosoftInternetExplorer۴
مقدمه: نشانگان پای بی قرار (RLS) Restless legs syndrome که در بیماران دیابتی شایعتر است، به عنوان یکی از علل مختل
کننده خواب به حساب میآید. در این تحقیق ارتباط بین میزان قند خون قبل از خواب
بیماران دیابتی با و بدون این نشانگان مورد بررسی قرار گرفت.
روشها: مطالعه حاضر به صورت مقطعی از نوع مورد-
شاهدی و بر روی ۸۸ بیمار دیابتی مبتلا به RLS و ۱۹۲ بیمار
دیابتی غیر مبتلا به RLS به عنوان گروه شاهد انجام شد. از افراد تحت مطالعه
نمونه خون ناشتا و قبل از خواب گرفته شد و جهت سنجش سطح قند خون و دیگر شاخصها به
آزمایشگاه ارسال گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون کای دو و رگرسیون
لجستیک انجام گرفت.
یافتهها: دو گروه از نظر سن و جنس همگن بودند. قند خون ناشتا، قند خون قبل از خواب و HbA۱C به طور معنیداری در بیماران با نشانگان پای بی قرار بالاتر بود(۰۰۵/۰P=) و بین مدت ابتلاء به دیابت (۰۰۰۱/۰P=)، اختلال حس
سطحی (۰۰۰۱/۰P=) و اختلال موقعیت (۰۰۵/۰P=) با این نشانگان نیز ارتباط معنیداری
دیده شد. با انجام آزمون رگرسیون
لجستیک و با در نظر گرفتن عوامل فوق، در حالی که قند خون ناشتا و اختلال حس عمقی
ارتباطی را نشان ندادند، همچنان ارتباط قند خون قبل از خواب با نشانگان پای بی قرار،
معنیدار باقی ماند (۰۰۰۱/۰P=).
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه ما نشان داد که در افراد دیابتی با نشانگان پای بی قرار، میزان
قند خون قبل از خواب به طور چشمگیری بیشتر از بیماران بدون این نشانگان بود.
زهره کرباسچیان، محمدجواد حسینزاده عطار، مصطفی حسینی، محمد طالبپور، فرید کوثری، نرگس کرباسچیان، ندا رضوان، مریم مظاهریون، هدی ندیمی، عاطفه گلپایی، آرش حسیننژاد،
دوره ۱۰، شماره ۵ - ( ۸-۱۳۹۰ )
چکیده
Normal
۰
false
false
false
مقدمه: میزان مشارکت بافت چربی احشایی در
ترشح ویسفاتین و نقش آن در پاتوژنز بیماریهای متابولیک ناشی از چاقی در مطالعات
انسانی هنوز به طور دقیق بررسی نشده است. هدف این
مطالعه تعیین میزان ترشح ویسفاتین از بافت چربی احشایی و بررسی ارتباط آن با برخی
فاکتورهای خونی و شاخص HOMA در افراد چاق مفرط با عمل جراحی bariatric است.
روشها: ۴۶ فرد چاق مفرط (۳۵ BMI
≥) با شرایط لازم جهت جراحی انتخاب شدند. در حین جراحی از سیستم پورت و ورید محیطی خونگیری انجام
شد. در نمونههای حاصل از سیستم وریدی؛ پروفایل چربی، گلوکز، انسولین اندازهگیری و شاخص HOMA محاسبه شد. ویسفاتین در سیستم پورت و وریدی بررسی
شد.
یافتهها: سطح سرمی ویسفاتین در
سیستم پورت بطور معنی داری نسبت به سیستم ورید محیطی بالاتر بود (۰۹/۱۲±۹/۱۱ در مقابل ۲/۳±۱/۵، ۰۰۰۱/۰P<).
رابطه معنیداری بین ویسفاتین و سایر متغیرهای BMI،
اندازه دور کمر، نسبت دور کمر به باسن، پروفایل چربی، قند خون و انسولین دیده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به درناژ خونی بافت چربی احشایی به ورید پورت وبر
اساس نتایج این مطالعه، بالا تر بودن
سطح سرمی ویسفاتین در سیستم پورت نسبت به ورید محیطی نشان می دهد که بافت چربی احشایی منبع مهم ترشح کننده
ویسفاتین در انسان است. تا قبل از این مطالعه ترشح ویسفاتین از
بافت چربی احشایی در in vivo مورد بررسی قرار
نگرفته بود. مطالعات بیشتری جهت روشن شدن نقش ویسفاتین در شرایط پاتولوژیک ناشی از
چاقی مورد نیاز است.
رضوانه گلدوی، مهدی مقرنسی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: امنتین-۱ آدیپوکاین تازه شناخته شدهای است که اغلب از بافت چربی احشایی ترشح میشود. سطوح در گردش امنتین-۱ بهطور معکوس با چاقی ارتباط دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی دو شیوه تمرین استقامتی و مقاومتی بر سطوح امنتین-۱ پلاسمایی و عوامل وابسته به چاقی در دختران چاق و دارای اضافه وزن بود.
روشها: ۳۴ دختر چاق و دارای اضافه وزن (۲۵<BMI) بهصورت هدفمند انتخاب شدند، سپس بهطور تصادفی در ۳ گروه استقامتی(۱۲=n)، مقاومتی(۱۲=n) و کنترل(۱۰=n) قرار گرفتند. تمرینات ۴ جلسه در هفته به مدت ۸ هفته که شامل تمرین استقامتی با شدت ۶۵ تا ۸۰ درصد HRmax و تمرین مقاومتی با شدت ۸۰-۶۵ درصد ۱RM بود. خونگیری در مراحل مختلف با شرایط مشابه انجام و مقادیر امنتین-۱ پلاسمایی به روش الایزا (ELISA) اندازهگیری شد. دادهها با آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، t وابسته برای بررسی تغییرات درونگروهی و آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD برای مقایسه بین گروهها در سطح معنیداری ۰۵/۰>p تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج حاکی از افزایش معنیدار امنتین-۱ در هر دو گروه تجربی (۰۰۱/۰= استقامتیP و ۰۰۴/۰=مقاومتیP) و کاهش عوامل وابسته به چاقی مثل وزن (۰۰۳/۰= استقامتیP و ۰۰۵/۰=مقاومتیP)، توده چربی بدن (۰۰۱/۰= استقامتیP و ۰۰۱/۰=مقاومتیP) ، BMI (۰۰۲/۰= استقامتیP و ۰۰۴/۰=مقاومتیP) و WHR (۰۱۱/۰= استقامتیP و ۰۱۳/۰=مقاومتیP) در هر دو گروه، پس از هشت هفته تمرین است (۰۵/۰>P).
نتیجهگیری: میتوان بیان کرد که هر دو شیوه تمرین استقامتی و مقاومتی پس از هشت هفته تمرین، با بهبود عوامل وابسته به چاقی، حداکثر اکسیژن مصرفی و همچنین افزایش سطوح پلاسمایی امنتین-۱ همراه بود.
پوران وروانی فراهانی، داود حکمت پو، محمدرضا رضوانفر، افسانه طلائی،
دوره ۱۵، شماره ۵ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: با توجه به شیوع و عوارض دیابت و تاثیر آن بر کیفیت زندگی بیماران، و توجه به این موضوع که کیفیت زندگی پایین منجر به کم کردن مراقبت از خود و افزایش خطر عوارض بیماری میشود، این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش به شیوه چند رسانهای با ارائه تجارب زنده موفق بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع دو انجام شد.
روش ها: این مطالعه نیمه تجربی است. ۱۶۰ نفر از بیماران دیابتی نوع دو به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و سپس به روش تخصیص تصادفی به دو گروه آزمون و یک گروه شاهد تقسیم شدند. پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و کیفیت زندگی توسط بیماران قبل از مداخله تکمیل شد. در گروه آزمون اول به شیوه چند رسانهای (بحث گروهی، آموزش به روش فیلم و اسلاید) ۵ جلسه بهمدت ۴۵ دقیقه برای هر بیمار تنظیم شد. گروه آزمون دوم، آموزش بیماران به شیوه حضور فرد موفق، اداره کلاس و پرسش و پاسخ بود. سپس پرسشنامه کیفیت زندگی توسط بیماران نمونه پژوهش۳ ماه بعد از مداخله مجدداً تکمیل شد. دادهها با نرمافزار SPSS نسخه ۲۰ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: یافتههای مطالعه نشان داد، بین میانگین میزان کیفیت زندگی قبل از مداخله در سه گروه تفاوت معنیداری وجود ندارد (۱۹۴/۰P=). اما بین میانگین میزان کیفیت زندگی بعد از مداخله در سه گروه تفاوت معنیداری وجود دارد (۰۴۴/۰P=). بین میانگین کیفیت زندگی قبل و بعد از مداخله به روش چند رسانهای (۰۰۱/۰P£) و تجارب فرد موفق (۰۰۱/۰P£) تفاوت معنیداری وجود دارد.
نتیجه گیری: کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع دو در روش آموزش چند رسانهای (مولتی مدیا) و تجارب فرد موفق نسبت به گروه شاهد افزایش یافته است.
سمیه کریمی مقدم، الهه لعل منفرد، روح اله برقبانی، محمدرضا قزلقارشی، رضوان رجب زاده، داود رباط سرپوشی،
دوره ۱۶، شماره ۶ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: با عنایت به ماهیت مزمن بیماری دیابت و تأثیر قابل ملاحظهی آن بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا، مطالعهای با هدف بررسی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران دیابتی نوع دوم مراجعه کننده به کلینیک دیابت سبزوار و عوامل مرتبط با آن بهمنظور برنامهریزی مداخلات در حوزهی ارتقای سلامت طراحی و مورد بررسی قرار گرفت.
روشها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، ۱۹۷ نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک دیابت به روش نمونهگیری در دسترس شرکت نمودند. دادهها از طریق پرسشنامهی دو قسمتی شامل مشخصات فردی و پرسشنامهی کیفیت زندگی SF۳۶ با ۸ مقیاس عملکرد جسمی، محدودیت جسمی، درد جسمی، سلامت عمومی، نشاط، عملکرد اجتماعی، مشکلات روحی، سلامت روان جمعآوری شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS۱۶ و آمارههای توصیفی(فراوانی و درصد، میانگین و انحراف معیار) و آزمونهای کای دو، آنالیز واریانس یک طرفه، تی تست و همبستگی در سطح معناداری ۰۵/۰ انجام شد.
یافتهها: نتایج بیانگر آن است بالاترین نمره مربوط به عملکرد جسمی ۳۸/۲۲±۶۱/۷۴ و کمترین میانگین نمره را مقیاس محدودیتهای ایفای نقش بهعلت مشکلات جسمانی ۴۱/۳۰±۸۹/۴۲ به خود اختصاص داده بود اما در کل، نمرهی میانگین سایر مقیاسها در وضعیت "تا حدودی مطلوب" قرار داشتند. بین نمرهی عملکرد فیزیکی، احساس خوب بودن و درد برحسب تحصیلات افراد تفاوت آماری معنیدار وجود داشت (۰۰۵/۰ P ).
نتیجهگیری: یافتههای این بررسی مارا در زمینهی تأثیر بیماری دیابت بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به این بیماری آگاه ساخته که میتوان از این اطلاعات در راستای برنامهریزی درمانی مراقبتی بیماران مزمن و اصلاح کیفیت زندگی آنان بهره جست.
سید علی حسینی، فاطمه رضوانی پور، نسیبه کاظمی، امیدرضا صالحی، مریم کسرائیان،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: دیابت حاملگی از جمله شایعترین بیماریهای دوران حاملگی است که عوارض متعددی برای جنین و مادر دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر شش هفته ورزش در آب در سه ماههی دوم بارداری بر ویسفاتین و تحمل گلوکز زنان مبتلا به دیابت بارداری بود.
روشها: در این مطالعهی نیمه تجربی ۲۴ مادر مبتلا به دیابت بارداری مراجعه کننده به درمانگاه حافظ شیراز که در هفتهی ۲۳ الی ۲۴ بارداری قرار داشتند، بهعنوان نمونهی آماری انتخاب و به دو گروه ۱۲ نفره ورزش در آب و کنترل تقسیم شدند. گروه ورزش در آب بهمدت شش هفته، سه جلسه در هفته و هر جلسه بهمدت ۴۵ دقیقه تمرینات ورزش در آب را انجام دادند. گروه کنترل در این مدت فقط فعالیتهای روزمره خود را داشتند. جهت بررسی متغیرهای تحقیق در پیش آزمون و پس آزمون خونگیری از ورید بازویی آزمودنیها در حالت ناشتا بهعمل آمد.
یافته ها: شش هفته ورزش در آب در سه ماههی دوم بارداری اثر معناداری بر افزایش ویسفاتین و کاهش تحمل گلوکز زنان مبتلا به دیابت بارداری دارد (۰۰۱/۰=P).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد جهت بهبود سطوح ویسفاتین و تحمل گلوکز زنان مبتلا به دیابت بارداری، در سه ماههی دوم بارداری بتوان از شش هفته ورزش در آب استفاده نمود.
الهام ابراهیمی، بهمن صادقی سده، محمد رضا رضوانفر،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: نیاز به تزریق مکرر انسولین که درمان تأیید شدهی دیابت بارداری در نظر گرفته میشود، پذیرش آن را در زنان باردار مشکل، و تمایل به استفاده از داروی خوراکی متفورمین را بیشتر کرده است. اثرات احتمالی متفورمین بر تکامل مغزی جنین از دغدغههای مصرف این دارو در طی بارداری میباشد که نیاز به بررسی دارد. هدف از مطالعه پیش رو، مقایسه شاخصهای تکاملی شش ماهگی شیرخواران مادران دیابتی تحت درمان انسولین یا متفورمین میباشد.
روشها: در این مطالعهی مقطعی، زنان مبتلا به دیابت بارداری بهطور تصادفی در دو گروه انسولین (۶۴ نفر) و متفورمین (۶۴ نفر) قرار گرفته و از نظر پیامدهای بارداری و نوزادی و همچنین از نظر شاخصهای تکاملی شیرخوارگی در شش ماهگی مورد پیگیری و مقایسه قرار گرفتند. درصورت ۰۵/۰≥P، نتایج معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: نمایهی تودهی بدنی مادر، شش ماه بعد از زایمان در گروه انسولین بالاتر بود (۰۵/۰ = P)، ولی تفاوتی از نظرمیزان نیاز به سزارین ، زایمان زودرس، زایمان سخت، پره اکلامپسی، مرده زایی بین دو گروه مشاهده نشد. نیاز به بستری نوزاد، ویژگیهای موقع تولد، و شش ماه بعد نوزاد و همچنین نتایج آزمون ASQ نیز تفاوت معنیداری بین دو گروه نشان نداد.
نتیجهگیری: مصرف متفورمین در مقایسه با انسولین با عوارض مادری و جنینی همراه نبود و بر شاخصهای تکاملی شیرخوارگی در شش ماهگی نیز تأثیر سوئی نشان نداد.
هانیه سادات اجتهد، شیرین حسنی رنجبر، هانیه مالمیر، آذین پاک مهر، رضوان رزمنده، یاسمن خورشیدی، گلاله اصغری، احمدرضا سروش، افشین استوار، باقر لاریجانی،
دوره ۲۳، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: با توجه به روند افزایشی و نگران کنندۀ اضافه وزن و چاقی و نیز عوارض مرتبط با آن، در این مطالعه راهنمای بالینی جامعی برای مراقبتهای پزشکی بیماران مبتلا به چاقی بر پایۀ توصیههای بالینی انجمن غدد درونریز آمریکا و کالج غدد درونریز آمریکا نوشته شده است و براساس شرایط ایران تا حد امکان بومیسازی شده است.
روشها: جستجوی کاملی در پایگاههای اطلاعاتی در دسترس انجام شد و بهترین راهنماهای بالینی متناسب با جامعه ایرانی انتخاب شدند. سپس از نظرات متخصصین و کارشناسان فعال در بالین استفاده شده و راهنماهای بالینی چاقی برای بزرگسالان ایرانی نوشته و توصیهها بر مبنای بررسی دقیق شواهد بالینی موجود ارایه شد.
یافتهها: در مجموع ۱۷۸۸ مرجع مورد استفاده قرار گرفت و در پاسخ به ۹ سؤال بالینی، ۱۲۳ توصیه که شامل ۱۶۰ بیانیۀ مخصوص میشود، در جهت تعیین برنامۀ جامع مراقبت پزشکی برای چاقی ارایه شد. در این مقاله به پیشگیری، غربالگری، تشخیص، فواید و اهداف درمان چاقی میپردازیم و سؤالات ۶ تا ۹ در رابطه با مراحل درمان چاقی و فردی سازی آن در بخش بعدی راهنما به چاپ خواهد رسید.
نتیجهگیری: سؤالات و توصیههای دقیق مبتنی بر شواهد که در این مطالعه ذکر شده، موارد بالینی را مشخص میکنند که تصمیم گیری در مورد بیماران چاق از غربالگری و تشخیص تا اهداف درمان را تسهیل کند و به ارائۀ یک رویکرد علمی و منطقی برای مدیریت چاقی با هدف برقراری و حفظ سلامتی، کمک کند.
هانیه سادات اجتهد، شیرین حسنی رنجبر، هانیه مالمیر، رضوان رزمنده، آذین پاک مهر، یاسمن خورشیدی، گلاله اصغری، امیرمحمد مرتضویان، محمدرضا مهاجری تهرانی، افشین استوار، باقر لاریجانی،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: شیوع اضافه وزن، چاقی و عوارض مرتبط با آن، با سرعت بسیار زیاد در جهان در حال افزایش است. همچنین درمان این بیماری درصورت وجود یا نبود بیماریهای همراه به یک چالش تبدیل شده است. در این مقاله بر پایۀ توصیههای بالینی انجمن غدد درونریز آمریکا و کالج غدد درونریز آمریکا راهنمای بالینی جامعی برای مراحل درمان بیماران مبتلا به چاقی و فردیسازی آن نوشته شده است و سعی شده براساس شرایط موجود در ایران تا حد امکان بومیسازی شود.
روشها: به کمک یک راهبرد جستجوی مشخص، جستجوی کاملی در پایگاههای در دسترس انجام شد. سپس، راهنماهای بالینی متناسب با جامعۀ ایرانی انتخاب شدند و با استفاده از نظرات متخصصین و کارشناسان فعال در بالین و مقالات مرور سیستماتیک مرتبط، راهنمای بالینی برای درمان چاقی در بزرگسالان ایرانی تهیه شد.
یافتهها: در این مقاله، در ادامۀ بخش قبلی راهنمای بالینی به سوالات شمارۀ ۴ تا ۶ در خصوص مراحل درمان چاقی و شخصیسازی آن در افراد بزرگسال جامعۀ ایرانی پاسخ دادیم و در مجموع ۶۰ توصیه در این خصوص ارایه کردیم.
نتیجهگیری: در بخش دوم راهنمای بالینی مدیریت چاقی در بزرگسالان ایرانی سعی بر آن شد که دید ویژهای به درمان این بیماران داشته باشیم و با ارایۀ توصیهها و بیانیههای مبتنی بر شواهد، روند درمان را تا حد ممکن در بیماران با شرایط خاص فردیسازی کنیم تا تصمیمگیری در این خصوص برای همکاران کادر درمان تسهیل گردد.