سایه علیزاد جهانی، رضا مجدزاده، مصطفی قربانی، سمیه خسروی، آرزو باجوری، شهیده امینی، باقر لاریجانی،
دوره ۱۰، شماره ۵ - ( ۸-۱۳۹۰ )
چکیده
Normal
۰
false
false
false
MicrosoftInternetExplorer۴
مقدمه: دیابت، بیماری مزمنی است که مدیریت آن نیازمند مراقبت و درمان چند محوری است. برای
تعداد زیادی از بیماران، انسولین درمانی یکی
از مهمترین بخشهای مراقبت از دیابت میباشد؛ اما برخی از آنها تمایلی به استفاده
از انسولین ندارند که این خود منجر به وخیمتر شدن وضعیت بیماری و بروز زودرس
عوارض آن میشود. شناسایی عواملی که سبب میگردند بیماران نسبت به انسولین درمانی
نظر مساعدی نداشته باشند، گامی در جهت برنامهریزی برای رفع آنها است. هدف از
انجام مطالعه کیفی حاضر، بررسی علل عدم تمایل بیماران دیابتی به انسولین
درمانی میباشد.
روشها: مطالعه
حاضر یک پژوهش کیفی است که به استفاده از
رویکرد نظریه زمینهای (گراندد تئوری) انجام شده است. نمونهها
به تعداد ۶۴ نفر از مراکز دیابت بیمارستانهای دانشگاههای علوم پزشکی شهرهای
تهران، تبریز، مشهد و رشت با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در طول ۱۲ ماه زمان
مطالعه، کلیه اصول اخلاق پژوهشی رعایت شده و دادهها از طریق مصاحبه بدون ساختار در چارچوب رویکرد
نظریه زمینهای جمعآوری و
با روش Glaser تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج بررسی داده، مشخص کرد عوامل موثر در عدم
تمایل بیماران به انسولین درمانی در ۵ طبقه ترس از تزریق انسولین، ایجاد محدودیت،
باورهای منفی، عدم آموزش و عدم توانایی دستهبندی میشوند.
نتیجهگیری: با در نظر گرفتن
ماهیت علل موثر در عدم تمایل بیماران به انسولین درمانی، به نظر میرسد عوامل
روانشناختی در شکلگیری آنها نقش داشته و از این جهت بیماران نیازمند دریافت
خدماتی هستند که با رویکردی روانشناسانه به این مهم میپردازد. آموزش صحیح و کافی
و به دنبال آن افزایش آگاهی میتواند به رفع مشکل موجود کمک نماید.
سیدمحمد کلانترمعتمدی، سیدرضا مجدزاده، فاطمه اردشیر لاریجانی، باقر لاریجانی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده
۱۰۲۴x۷۶۸ Normal
۰
false
false
false
مقدمه: دیابت یک بیماری مزمن با عوارض متعددی است که بار زیادی به
اقتصاد و سلامت جامعه تحمیل میکند. توجه به شیوع بالای آن، بررسی وضعیت عوامل
خطر، اولویت بندی و طراحیهای مداخلهای مناسب جهت کاهش بروز آن ضروری میباشد.
هدف از این مطالعه سنجش میزان بالقوه کاهش بروز دیابت به دنبال تعدیل هر یک از
عوامل خطر به میزان ممکن (feasible)
است.
روشها: میزان بار قابل اجتناب دیابت با استفاده از مدل
"تحلیل مقابل واقع" محاسبه شد. در این مدل، شاخص "سهم تأثیر بالقوه"
(PIF) با استفاده از اطلاعات شیوع فعلی،
قدرت اثر و شیوع مقابل واقع برای هر عامل خطر محاسبه گردید. برای دستیابی به این
اطلاعات از مرور مطالعات با اولویت موارد داخلی و سپس بین المللی استفاده شده است.
یافتهها: شاخص سهم تأثیر بالقوه بر مبنای "حالت مقابل واقع
امکان پذیر" برای عوامل "قند ناشتای مختل" (IFG)،
"تحمل قند مختل" (IGT)، "ترکیب IFG و IGT"، "HDL پایین"، "هیپرتریگلیسریدمی"، "هیپرکلسترولمی"،
"پرفشاری خون"، "چاقی عمومی"، "چاقی شکمی" و
"کمبود فعالیت بدنی" به ترتیب برابر ۱۳/۰، ۱۰/۰، ۱۸/۰، ۰۱/۰، ۱۲/۰، ۰۳/۰،
۱۳/۰، ۰۳/۰، ۰۲/۰ و ۱۰/۰ محاسبه گردید.
نتیجهگیری: هر چند عامل ترکیبی IFG
و IGT به عنوان مهمترین عامل بالقوه در
پیشگیری از دیابت و کاهش بار آن نیازمند بیشترین توجه میباشد. اما در میان سایر
عوامل خطر، تعدیل فشارخون بالا، هیپرتریگلیسریدمی و کمبود فعالیت بدنی میتواند
تأثیر بیشتری داشته باشند.