۳۰۸ نتیجه برای ال
مریم جان بزرگی، عباسعلی گایینی، سیروس چوبینه، محمدرضا تابنده،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: هایپرگلیسمی مزمن با افزایش آسیبهای سلولی ناشی از فشار اکسایشی همراه است و موجب افزایش مقاومت انسولینی شده و در سلولهای بتا p۵۳ و p۱۶ را نیز افزایش میدهد که به القای سالمندی در سلولهای ترشح کننده انسولین بافت پانکراس منجر میشود. هدف از این پژوهش تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر بیان پروتئینهای سالمندیP۵۳ و P۱۶ بافت پانکراس موشهای دیابتی بود.
روشها: در این مطالعه، تعداد ۱۵ سر موش NMRI (۲۲/۳ ± ۲۶ گرم) بهصورت تصادفی در سه گروه کنترل سالم، کنترل دیابتی و تمرینی دیابتی قرار گرفتند. سپس از راه غذای پُرچرب بهمدت ۵ هفته و تزریق درون صفاقی استرپتوزوسین دیابتی شدند. پروتکل تمرین هوازی (Vmax ۶۰-۵۰%)، ۵ روز در هفته بهمدت ۸ هفته بود. پس از بیهوشی، خون و بافت پانکراس برداشته شد. میزان مقاومت انسولینی، غلظت پروتئین P۵۳ و P۱۶ در سلولهای بتای پانکراس اندازهگیری شد. دادهها به روش ANOVA با سطح معنیداری ۰۵/۰ ارزیابی شدند.
یافتهها: برطبق نتایج هشت هفته تمرین هوازی در موشهای مبتلا به دیابت نوع دو، کاهش معنیدار مقاومت انسولینی (۰۰۵/۰=P)، غلظت پروتئین P۵۳ (۰۰۲/۰=P) و P۱۶ (۰۱۰/۰=P) را در بافت پانکراس بهدنبال دارد.
نتیجهگیری: تمرین هوازی احتمالاً با کاهش عوامل مربوط به سالمندی سلولی نظیر P۵۳ و P۱۶ در سلولهای بتا موجب بهتر شدن حساسیت انسولینی و به تأخیر افتادن سالمندی سلولی ناشی از دیابت میشود. لذا میتوان به این نوع فعالیت ورزشی بهعنوان یک رویکرد درمانی غیرتهاجمی جهت بهبود شرایط این بیماران نگریست.
معصومه سرمدیان، عیدی علیجانی، فواد فیض الهی، داود خورشیدی،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر همزمان تمرینهای مقاومتی و تزریق سلولهای بنیادی برسطوح برخی از شاخصهای آپوپتوز عضلهی اسکلتی در رتهای نر دیابتی القاء شده با STZ است.
روشها: در این مطالعه ۳۰ سر موش صحرایی بهطور تصادفی در ۵ گروه تقسیم شدند. موشهای صحرایی گروه دیابتی و گروه دیابت+تزریق سلولهای بنیادی بهمدت ۵ هفته در مجموع ۱۷ جلسهی تمرین مقاومتی داشتند. دورهی آشنایی موشهای صحرایی با این نوع تمرین ۳ روز بود که ۴۸ ساعت قبل از تزریق STZ صورت گرفت. برای بررسی تغییرات Caspase۷ و caspase۳ از روش وسترن بلات استفاده شد. دادههای حاصل با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو عاملی با نرمافزار SPSS نسخهی ۱۹ در سطح معنیداری α≤%۵ تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که بین میانگین caspase۳ گروه تمرین مقاومتی با تزریق همزمان سلولهای بنیادی و گروه تمرین تفاوت معنیداری مشاهده نشد. همچنین تمرین مقاومتی با ترزیق همزمان سولهای بنیادی اندوتلیال، نسبت به تنها تمرین مقاومتی یا تزریق، منجر به کاهش معنیداری در میزان بیان Caspase۷ در بافت عضلهی اسکلتی رتهای دیابتی شد.
نتیجهگیری: براساس نتایج این مطالعه میتوان اظهار داشت که احتمالاً تمرین مقاومتی و یا تزریق سلولهای اجدادی اندوتلیال میتواند باعث تحریک آپوپتوز در عضلهی اسکلتی شود.
بهمن حسنوند، احمد محمدی مقدم، روح اله گراوند،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: فرآیند سالمندی بهطور معمول با کاهش عملکرد سیستمهای بدن و ظرفیتهای فیزیولوژیکی و افزایش استعداد ابتلا به بیماریها بهویژه سندرم متابولیک همراه است. این مطالعه به بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات مقاومتی بر سطوح آیریزین، اینترلوکین-۱۵، CRP و کلسترول مردان سالمند دارای سندرم متابولیک پرداخته است.
روشها: جامعهی آماری را مردان سالمند شهرستان خرمآباد تشکیل دادند، که از بین آنها ۱۸ نفر انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل (۲/۲±۲/۶۵، ۱/۲±۴/۶۵) تقسیم شدند. برنامهی تمرین مقاومتی شامل پرس پا، پرس سینه، حرکت پارویی، خم کردن زانو، سرشانه، پشت بازو، باز کردن زانو و جلوبازو بود. برنامهی فوق با۳۰ درصد یک تکرار بیشینه شروع و به ۵۰ درصد یک تکرار بیشینه در پایان هفته هشتم رسید. نمونههای خونی ۴۸ ساعت پیش و پس از جلسات تمرینی گرفته شد. جهت بررسی دادههای پژوهش از آزمون t همبسته وt مستقل استفاده شد. سطح معنیداری نیز(۰۵/۰P<) در نظر گرفته شد.
یافتهها: هشت هفته تمرین مقاومتی موجب افزایش معنیدار آیریزین (۰۱/۰P=) و اینترلوکین-۱۵ (۰۰۷/۰P=)، همچنین موجب کاهش معنیدار سطوح CRP ( ۰۰۷/۰P=) و کلسترول تام (۰۲/۰P=) در مردان سالمند دارای سندرم متابولیک شد.
نتیجهگیری: یافتن راهکارهای غیردارویی جهت بهبود شاخصهای متابولیک از اهمیت زیادی برخوردار است. براساس نتایج این پژوهش، انجام تمرینات مقاومتی بهعنوان یک راهکار کم هزینه و غیردارویی برای درمان سندرم متابولیک در مردان سالمند توصیه میشود.
ایرج خالقی، عیدی علیجانی، علیرضا رحیمی، مهسا محسن زاده،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: دیابت میتواند منجر به آتروفی عضلانی شود. این پژوهش با هدف بررسی ترکیب تمرینات مقاومتی و تزریق سلولهای اجدادی اندوتلیال بر بیان فاکتور آتروفی در عضلهی نعلی موشهای صحرایی دیابتی انجام شد.
روشها:۳۰ سر موش صحرایی (با سن ۶ هفته با وزن ۲۰±۲۰۰گرم) بهصورت تصادفی به پنج گروه سالم پایه، دیابتی کنترل، دیابتی تمرین کرده، دیابتی تمرین نکرده با تزریق سلولهای اجدادی اندوتلیال، دیابتی تمرین کرده با تزریق همزمان سلولهای اجدادی اندوتلیال تقسیم شدند. برای بررسی تغییرات میزان پروتئین شوک گرمایی ۲۵ به روش وسترن بلات اندازهگیری شد. دادههای به روش آزمون تحلیل واریانس دو عاملی توسط نرمافزار SPSS نسخهی ۱۹ در سطح معناداری α≥%۵ تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: در این پژوهش ۶ هفته تمرین مقاومتی بر بیان پروتئین شوک گرمایی ۲۵ تأثیر معنیداری نداشت. اما تزریق سلولهای اجدادی اندوتلیال منجر به افزایش معنیدار بیان پروتئین شوک گرمایی ۲۵ شد. اثر تعاملی تمرین مقاومتی و تزریق سلولهای اجدادی بربیان پروتئین شوک گرمایی ۲۵ معنیدار نبود، بهعبارت دیگر در همزمانی تمرین و تزریق نسبت به تنها تمرین یا تزریق برتری معنیدار وجود نداشت.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این پژوهش میتوان اظهار داشت تزریق سلولهای اجدادی اندوتلیال میتواند سبب بهبود تحلیل رفتگی عضلانی شود اما تمرین مقاومتی به تنهایی مؤثر نبود. همچنین تعامل این دو راهکار برتری در کاهش عوارض آتروفی در رتهای دیابتی نداشت.
سورن والافر، عیدی علیجانی، فریبا آقایی، مهسا محسن زاده،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: دیابت بهعنوان یک بیماری پیشرونده، میتواند منجر به کاهش عملکرد دستگاه ایمنی شود. از اینرو؛ هدف پژوهش حاضر تعیین اثر همزمان تمرینهای مقاومتی و تزریق سلولهای اجدادی اندوتلیال بر ایمونوگلوبولینها (IgA, IgM, IgG) رتهای دیابتی القاء شده با استرپتوزوتوسین انجام بود.
روشها: ۳۰ سر موش صحرایی (با سن ۶ هفته و میانگین وزنی ۲۰±۲۰۰گرم)، بهصورت تصادفی در گروههایی شامل؛ دیابت+تزریق سلولهای بنیادی+تمرین مقاومتی (۶=n)، دیابت+تمرین مقاومتی (۶=n)، دیابت+تزریق سلول بنیادی (۶=n)، دیابتی کنترل (۶=n) و سالم پایه (۶=n) تقسیم شدند. جهت بررسی تغییرات ایمونوگلوبینها از روش وسترن بلات استفاده شد. همچنین، برای مقایسه بین و درون گروهی از آزمون آنالیز واریانس دوراهه استفاده شد و برای درک بهتر نتایج نیز، اندازۀ اثر و مقدار فاصلۀ اطمینان ۹۵% آورده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد IgA (۰۲۲/۰P=)، IgM (۰۱۷/۰P=)، IgG (۰۴۵/۰P=) بین گروهها تغییرات معنیداری داشت. همچنین، اختلاف معنیداری در هر سه متغیر بین گروه دیابت کنترل و گروه دیابت+تمرین مقاومتی+تزریق وجود داشت (P≤۰/۰۵).
نتیجهگیری: با جمعبندی نتایج تحقیق حاضر احتمالاً میتوان گفت تمرینهای مقاومتی و تزریق همزمان سلولهای اجدادی اندوتلیال موجب بهبود وضعیت ایمونوگلوبینها در اثر تمرین و تزریق میشود. این یافتهها ادعا میکند که تمرین مقاومتی و تزریق میتواند بهعنوان یک روش درمانی، موجب بهبود عملکرد دستگاه ایمنی ناشی از بیماری دیابت بهکار رود.
مرتضی چناری، علیرضا رحیمی، امیر سرشین، فواد فیض الهی،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: آسیب بافت قلب در دیابتیها باعث التهاب و تخریب سلولهای قلب میشود که در نتیجه منجر به آپوپتوز یا مرگ سلول میشود. هدف مطالعهی حاضر مقایسهی تأثیر شش هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر شاخص آپوپتوزی کاسپاز ۸ و کاتالاز در بافت قلب رتهای نر دیابتی بود.
روشها: در این مطالعه تجربی، ۲۴ سر رت نر نژاد ویستار (میانگین وزن ۲۰۰ -۲۵۰ گرم) ۱۰ تا ۱۲ هفتهای به شش گروه، تمرین هوازی، تمرین مقاومتی، شم هوازی، شم مقاومتی، کنترل و سالم تقسیم شدند. القای دیابت با تزریق تک دوز استرپتوزوتوسین به مقدار ۳۰ میلیگرم بر کیلوگرم به روش درون صفاقی انجام شد. برنامهی تمرین هوازی و مقاومتی بهمدت شش هفته انجام شد. برای اندازهگیری کاسپاز ۸ و کاتالاز از روش وسترن بلات استفاده شد. دادهها به روش آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری P<۰,۰۵ تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد اختلاف میانگین کاسپاز ۸ بین گروه تمرین هوازی با گروه سالم (۷۵۲/۰=P)، گروه تمرین مقاومتی با گروه سالم (۷۲۳/۰=P) و تمرین مقاومتی با گروه تمرین هوازی (۰۰/۱=P) معنیدار نبود اما میزان کاسپاز ۸ در گروه تمرین هوازی نسبت به تمرین مقاومتی کمتر بود. اختلاف میانگین کاتالاز بین گروه تمرین هوازی با گروه سالم (۰۲۴/۰=P) و گروه تمرین هوازی با گروه تمرین مقاومتی (۰۲۳/۰=P) معنادار بود و میزان کاتالاز در گروه تمرین مقاومتی نسبت به تمرین هوازی بیشتر بود.
نتیجهگیری: تمرینات هوازی و مقاومتی میتواند موجب کاهش میزان شاخص آپوپتوزی کاسپاز۸ و افزایش کاتالاز در بافت قلب رتهای دیابتی گردد.
قاسم ترابی پلت کله، عباس صادقی، محمد جواد ملکی، احمد عبدی،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: دیابت با تغییر تعادل بین عوامل تحریک کننده و مهار کنندهی آنژیوژنز میتواند باعث افزایش بیماریهای قلبی و عروقی شود. در این مطالعه اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر بیان پروتئین آنژیواستاتین و کیناز چسبندگی کانونی(FAK-۱) بطن چپ قلب رتهای دیابتی بررسی شد.
روشها: در این مطالعهی تجربی، تعداد ۲۴ سر رت نر ویستار بهطور تصادفی به سه گروه مساوی (۸=n): کنترل-سالم (C)، دیابت (D) و دیابت-تمرین (D+T) تقسیم شدند. دیابت با تزریق استرپتوزوتوسین در رتهای نر القا شد. گروه تمرین بهمدت هشت هفته برنامهی HIIT را روی تردمیل انجام دادند. در پایان هفتهی هشتم نمونه بافت بطن چپ قلب جمعآوری شد. دادهها با استفاده از آزمون آماری ANOVA و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری ۰۵/۰P< تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که القای دیابت باعث افزایش بیان آنژیواستاتین (۰۰۶/۰=P)، گلوکز سرمی (۰۰۱/۰=P) و کاهش بیان FAK-۱ (۰۰۱/۰=P) شد. HIIT در رتهای دیابتی باعث کاهش معنیداری در بیان آنژیواستاتین (۰۰۶/۰=p) و میزان گلوکز (۰۰۱/۰=P) شد. همچنین افزایش معنیداری در بیان FAK-۱ در گروه D+T مشاهده شد (۰۰۱/۰=P).
نتیجهگیری: HIIT باعث کاهش در بیان پروتئین آنژیواستاتین و میزان گلوکز و همچنین افزایش بیان FAK-۱ بطن چپ قلب شد. بهنظرمیرسد تمرین HIIT با تغییر در این شاخصهای مؤثر بر رگزایی و گلوکز خون میتواند عوارض قلبی عروقی ناشی از دیابت را در رتهای نر کاهش دهد.
منیژه نامجو، پروانه نظرعلی، رحمان سوری، اعظم رمضان خانی، فاطمه فلاح،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: آدرنومدولین(ADM)یک پپتید چند عملکردی است که در طیف گستردهای از فرآیندهای فیزیولوژیکی و عملکرد قلبی-عروقی نقش دارد. هدف از پژوهش حاضر مقایسهی تأثیر فعالیت جسمانی ((PA بر سطوح ADM، نیتریکاکساید (NO) و میزان مقاومت به انسولین (HOMA-IR) در افراد ورزشکار و غیر ورزشکار بود.
روشها: ۱۲ ورزشکار و۱۱ غیر ورزشکار دراین مطالعهی نیمهتجربی شرکت کردند. شرکتکنندگان پژوهش با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. تمرین تردمیل بیشینه (برنامهی بروس) در هر دو گروه انجام شد. نمونههای خونی قبل و پس از انجام جلسه تمرین جهت بررسی متغیرها جمعآوری گردید. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس یکطرفه، تی زوجی، تی مستقل و همبستگی پیرسون و در سطح معنیداری ۰۵/۰P< تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که پس ازیک وهله فعالیت ورزشی زیربیشینه، شاخص HOMA-IR در گروه غیر ورزشکار کاهش (۰۳۴/۰ P=) و مقادیر NO هر دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار افزایشیافت (۰۰۱/۰ P=، ۰۰۲/۰ P=) واین افزایش در گروه ورزشکار بیشتر بود. همچنین در مقادیر ADM سرم در گروه غیر ورزشکار (۰۰۱/۰ P=) پس از اتمام وهلهی تمرین افزایش مشاهده شد.
نتیجهگیری: یک جلسه فعالیت جسمانی، احتمالاً با افزایش سطوح ADM و NO میتواند منجر به اتساع عروقی بهتر و بهبود عملکرد اندوتلیال و همچنین بهبود مقاومت به انسولین در افراد غیرفعال شود. از آنجا که در افراد ورزشکار تنها سطوح NO پس از پایان فعالیت افزایش یافت، بهنظر میرسد PA بر بهبود عملکرد اندوتلیال افرادغیرفعال تأثیر بیشتری دارد.
مهین رسولی، ابراهیم زرین کلام،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: رژیم غذایی پُرچرب باعث هیپرانسولینی و افزایش مقاومت به انسولین در بدن میشود. از طرفی استرس اکسیداتیو ناشی از هیپرگلیسیمی میتواند منجر به تشدید هیپرگلیسیمی و افزایش عوارض دیابت شود و بیماریهای قلبی عروقی یکی از مهمترین عوارض ناشی از دیابت ملیتوس است. از اینرو هدف از مطالعهی حاضر بررسی تأثیر ۴ هفته تمرین هوازی برفعالیت آنزیم کاتالاز در بطن چپ و شاخص مقاومت به انسولین در رتهای نر دیابتی شده با استرپتوزوتوسین و در معرض رژیم غذایی پُرچرب بود.
روشها: در این مطالعهی تجربی ۱۹ سر رت نر نژاد ویستار، در محدودهی سن ۱۲-۸ هفته و وزن ۲۵۰-۲۰۰ گرم به ۳ گروه: کنترل دیابت (CD ۸ سر)، دیابت تمرین (TD ۸ سر) و کنترل سالم (C ۳ سر) تقسیم شدند. برنامهی تمرین شامل ۴ هفته تمرین هوازی با شدت متوسط ۶۰ تا ۷۵ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بهصورت فزاینده بود. قبل و ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسهی تمرین خونگیری و نمونههای بافت بطن چپ جهت بررسی میزان شاخص HOMA-IR و فعالیت کاتالاز به روش الایزا استخراج گردید. برای مقایسهی گروههای مطالعه از تحلیل واریانس یکراهه و از آزمون تعقیبی شفه در نرمافزار SPSS استفاده شد (۰۵/۰≥P).
یافتهها: نتایج نشان داد القای دیابت با STZ همراه با رژیم غذایی پُرچرب باعث کاهش معنادار آنزیم کاتالاز (۰۰۱/۰ P=) و افزایش معنادار شاخص HOMA-IR، گلوکز ناشتا و شاخص لی (۰۰۱/۰ P=) در رتها شد. با این حال انجام ۴ هفته تمرین هوازی باعث افزایش معنادار فعالیت آنزیم کاتالاز (۰۰۱/۰ P=) و کاهش شاخص HOMA-IR، گلوکز و شاخص لی (۰۰۱/۰ P=) شد.
نتیجهگیری: تمرین هوازی با شدت متوسط میتواند با افزایش فعالیت کاتالاز و کاهش مقاومت به انسولین در بیماری دیابت بهعنوان یک روش غیر دارویی مؤثر در درمان کاردیومیوپاتی دیابتی مورد استفاده قرار گیرد.
مهدیه قاسمی، احمد عبدی، آسیه عباسی دلویی،
دوره ۲۲، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: التهاب نقش مهمی در افزایش آسیب سلولهای کبدی و فیبروز کبد ایفا میکند. در سالهای اخیر نقش محافظتی فعالیت ورزشی و ژل رویال (RJ) برای اختلالات متابولیک و التهابی پیشنهاد شده است. هدف از مطالعهی حاضر بررسی اثرات تمرین هوازی (AT) و RJ بر نشانگرهای پیشالتهابی در موش صحرایی مدل رژیم غذایی پُرچرب (HFD) بود.
روشها: در این مطالعهی تجربی، ۴۵ موش صحرایی نر بهطور تصادفی به پنج گروه (هر گروه: ۹=n): رژیم غذایی نرمال (ND)، رژیم غذایی پُرچرب (HFD)، رژیم غذایی پُرچرب+تمرین (HFDT)، رژیم غذایی پُرچرب+ژل رویال (HFDRJ) و رژیم غذایی پُرچرب+تمرین+ژل رویال (HFDTRJ) تقسیم شدند. گروههای مکمل، طی دورهی مداخلهی روزانه ۱۰۰ میلیگرم RJ (به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) رقیق شده در آب مقطر را بهصورت خوراکی دریافت کردند. برنامهی تمرین هوازی شامل دویدن روی تردمیل با شدت ۶۰-۵۰ درصد اکسیژن مصرفی (VO۲max)، پنج روز در هفته بهمدت هشت هفته بود.
یافتهها: HFD باعث افزایش NF-κB (۰۰۶/۰=p)، TNF-α (۰۰۶/۰=p) و IL-۱β (۰۰۰۱/۰=p) کبدی شد. AT، RJ و همچنین ترکیب AT با RJ باعث کاهش NF-κB، TNF-α و IL-۱β شد (۰۵/۰p≤). کاهش NF-κB، TNF-α و IL-۱β در گروه HFDTRJ نسبت به گروه HFDT و HFDRJ معنیدار بود (۰۵/۰p≤).
نتیجهگیری: ترکیب AT و RJ ممکن است با کاهش بیان NF-κB، TNF-α و IL-۱β باعث کاهش شاخصهای التهابی شده و استئاتوز کبدی ناشی از HFD را بهبود بخشد.
شهره نادری مقام، زهرا عبداللهی، پریسا ترابی، علیرضا مهدوی هزاوه، محمد مرادی، بهزاد ولی زاده، الهه عزتی، افشین استوار،
دوره ۲۲، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: کاهش رشد بروز و شیوع بیماریهای غیرواگیر و بار این بیماریها ازطریق انجام مداخلات و اتخاذ سیاستهای لازم برای کاهش شیوع عوامل خطر رفتاری آنها شامل تغذیه ناسالم، فعالیت بدنی ناکافی و مصرف دخانیات
روشها: در این مقاله مروری، مستندات و گزارشهای موجود در وزارت بهداشت؛ برنامههای تدوین شده؛ توصیههای سازمانهای ملی و بینالمللی، نتایج بهدست آمده از پایش و ارزشیابیهای انجام شده و «سند ملی پیشگیری و کنترل بیماریهای غیرواگیر و عوامل خطر مربوطه در جمهوری اسلامی ایران از ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۴» بررسی و به هر یک از سه عامل خطر اصلی تغذیه ناسالم، فعالیت بدنی ناکافی و مصرف دخانیات (مصرف زیانبار الکل، در مقاله دیگری بررسی شده است)، به تفکیک در بخشهای تشریح وضعیت موجود، سیاستها و مداخلات اجراشده، نتایج بهدست آمده و برنامههای آتی پرداخته شده است.
یافتهها: مداخلات و سیاستهای بهعمل آمده برای دستیابی به اهداف مندرج در «سند ملی پیشگیری و کنترل بیماریهای غیرواگیر و عوامل خطر مربوطه در جمهوری اسلامی ایران از ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۴» در حیطه تغذیه ناسالم، باعث اصلاح استانداردهای موادغذایی شده است. مداخلات در حیطه فعالیت بدنی، موجب ۱/۵ درصد کاهش شیوع نسبی کمتحرکی در جامعه و مداخلات در حیطه مصرف دخانیات، موجب کاهش کلی ۴۴/۷ درصدی در مصرف دخانیات بین افراد ایرانی بالای ۱۸ سال شده است ولیکن کاهشی درمورد مصرف قلیان رخ نداده بلکه مصرف آن در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۰، ۲۸ درصد افزایش داشته است.
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای بهدست آمده، دستیابی کامل به اهداف مندرج در سند فوقالذکر حاصل نشده است، لذا باید مداخلات و سیاستهای جدیدی توسط دستاندرکاران بهکارگرفته شود.
سجاد میرزائی، محمد شرافتی مقدم، نگین دژدار، مهدیه عبدی،
دوره ۲۲، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: پروتئینهای mTOR و CREBدو عامل مهم در مسیرهای سلولی و تنظیم متابولیسم بافت چربی هستند. بنابراین هدف از مطالعهی حاضر، تأثیر تمرین استقامتی بر میزان پروتئینهای mTOR و CREB در بافت چربی رتهای دیابتی نوع دو است.
روشها: در این مطالعهی تجربی، ۱۸ سر رت نر ۲ ماهه از نژاد اسپراگ داولی با میانگین وزن ۲۰±۲۷۰ گرم انتخاب شدند. ۱۲ سر از رتها از طریق تزریق درون صفاقی محلولهای استرپتوزوتوسین و نیکوتینآمید دیابتی نوع دو شدند. این رتها به روش تصادفی به ۲ گروه، تمرین دیابتی (هر گروه ۶ سر) و کنترل دیابتی تقسیم شدند؛ یک گروه کنترل سالم (۶ سر) نیز درنظر گرفته شد؛ گروه تمرینی ۴ روز در هفته مطابق با برنامهی تمرینی بهمدت ۶ هفته به تمرین استقامتی پرداختند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخهی ۲۳ و آزمونهای آنوای-یکطرفه و تعقیبی توکی استفاده شد.
یافتهها: محتوای پروتئین mTOR بهدنبال ۶ هفته تمرین استقامتی، تغییر معنیداری را نشان داد (۰۰۰۱/۰P=)؛ آزمون تعقیبی توکی نشان داد این تغییر معنیدار بین جفت گروههای تمرین دیابتی نسبتبه کنترل سالم (۰۰۴/۰P=) و گروههای کنترل دیابتی نسبت به کنترل سالم است (۰۰۰۱/۰P=). محتوای پروتئین CREB تغییر معنیداری را نشان داد (۰۰۰۱/۰P=)؛ این تغییر معنیدار بین جفت گروههای تمرین دیابتی نسبتبه کنترل دیابتی (۰۲/۰P=)، تمرین دیابتی نسبتبه کنترل سالم (۰۰۰۱/۰P=) و گروههای کنترل دیابتی نسبتبه کنترل سالم (۰۰۰۱/۰P=) بود.
نتیجهگیری: پروتئینهای mTORو CREBبهدنبال تمرین استقامتی کاهش یافتند که میتواند در تنظیم سوختوساز بافت چربی مؤثر باشند؛ با این وجود باید شرایط تمرینی بیشتری مدّ نظر قرار گیرد.
فاطمه کاظمی نسب، محدثه شجاعی، موسی خلفی،
دوره ۲۲، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: بیماری کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) یک سندرم پاتولوژیک است که با افزایش سطوح سرمی آنزیمهای کبدی همراه است. هدف مطالعهی حاضر بررسی اثر تمرینهای ورزشی بر آنزیمهای کبدی (ALT، AST و GGT) و محتوی چربی کبد در بزرگسالان مبتلا به NAFLD بود.
روشها: جستجوی سیستماتیک در پایگاههای اطلاعاتی PubMed، Web of Science، SID، Magiran و Google scholar برای مقالات انگلیسی و فارسی منتشر شده تا فوریه سال ۲۰۲۲ انجام شد. فراتحلیل برای مقایسه تاثیر تمرین ورزشی بر عملکرد کبد در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی انجام شد. اندازه اثر (SMD) و فاصله اطمینان ۹۵ درصد (۹۵% CI) با استفاده از مدل اثر تصادفی و مدل اثر ثابت محاسبه شد. همچنین، برای تعیین ناهمگونی از آزمون I۲ و برای بررسی سوگیری انتشار از آزمون فونل پلات و تست Egger در سطح معنیداری ۱/۰ استفاده شد.
یافتهها: نتایج ۳۶ مطالعه با ۱۶۰۲ بیمار مبتلا به NAFLD نشان داد که تمرین ورزشی سبب کاهش معنادار آنزیم ALT ] ۰۰۱/۰P=، (۹۵/۰- الی ۵۱/۰-) ۷۳/۰-=SMD] ، آنزیم AST ]۰۰۱/۰p=، (۸۳/۰- الی ۳۹/۰-۹۵% CI=) ۶۱/۰-=SMD] ، آنزیم GGT ]۰۰۷/۰ p=، (۱۴/۱- الی ۱۸/۰-۹۵% CI=) ۶۶/۰-= [SMDو چربی داخل کبدی ]۰۰۱/۰ p=، (۳۸/۰- الی ۷۸/۰-۹۵% CI=) ۵۸/۰-=SMD] میشود.
نتیجهگیری: یافتههای فراتحلیل حاضر نقش مهم تمرین ورزشی (تمرین هوازی، مقاومتی و ترکیبی) در بهبود عملکرد کبد را نشان میدهد. بهطوریکه، هر سه نوع تمرین هوازی، مقاومتی و ترکیبی بهعنوان یک راهکار غیردارویی برای کاهش آنزیمهای کبدی و چربی داخل کبدی برای بزرگسالان مبتلا به کبد چرب غیر الکلی پیشنهاد میشود.
مسعود جهانتاش، حسین عابدنطنزی، ماندانا غلامی، فرشاد غزالیان،
دوره ۲۲، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو شایعترین بیماری درونریز است که میتواند باعث صـدمه بـافتی و آپوپتوز شود. هدف پژوهش حاضر مطالعهی بیان ژن مرتبط با آپوپتوز بافت کبد پس از تمرین تناوبی و ژل رویال در رتهای دیابتی نوع دو بود.
روشها: نمونهی آماری پژوهش ۳۶ سر موش صحرایی نر بودند که پس از۲۰ هفته رژیم پُرچرب و تزریق ml/kg ۲۵ STZ دیابتی شدند. گلوکز ناشتای بین۱۵۰ تا۴۰۰ mg/dl ملاک دیابتی نوع دوم در نظر گرفته شد. موشهای دیابتی در۴ گروه کنترل، تمرین، ژل و تمرین- ژل قرار گرفتند. پروتکل تمرینی بهصورت هشت هفته تمرین تناوبی، پنج جلسه در هفته با تناوب شدید ۲ دقیقهای با ۸۰ تا ۹۰ درصد vo۲max و تناوب استراحت یک دقیقهای با ۵۰ تا ۵۶ درصد vo۲max و گاواژ ژل به میزان ۱۰۰ mg/kg برای ۵ روز در هفته قبل تمرین داده شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و دوعاملی و آزمون تعقیبی انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد در مقایسه با گروه کنترل، تمرین تناوبی شدید به کاهش معنیدار گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین منجر شد. همچنین تمرین تناوبی و مصرف ژل رویال به کاهش بیان ژن Bax و افزایش بیان Bcl۲ و کاهش نسبت Bax/Bcl۲ در سلولهای کبدی در مقایسه با گروه کنترل منجر شد (P<۰,۰۵).
نتیجهگیری: تمرینهای تناوبی همراه با ژل رویال در رتهای دیابتی منجر به کاهش و بهبود شاخص قندی و مقاومت به انسولین و تغییرات مناسب در بیان ژنهای آپوپتوزی کبدی شد.
محبوبه رنگرز طباطبایی، مسعود نیکبخت، روح الله رنجبر، فرهاد دریانوش، محسن قنبرزاده،
دوره ۲۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: ترشح آدیپوکاینها از مخازن بافت چربی نقش کلیدی در تنظیم سوختوساز متابولیک و چندین فرآیند فیزیولوژیکی دیگر از جمله دیابت، چاقی و بیماریهای قلبی-عروقی را داراست. در این مطالعه اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر آسپروزین، پروفایل لیپیدی و مقاومت به انسولین رتهای نر مدل دیابت نوع دو بررسی شد.
روشها: تعداد ۲۴ سر رت نر اسپراگداولی بهطور تصادفی به چهار گروه مساوی سالم (C)، سالم تمرین (C+T)، دیابت (D) و دیابت تمرین (D+T) تقسیم شدند. دیابت با روش ترکیبی رژیم پُرچرب و تزریق استرپتوزوتوسین با دوز کم القا شد. گروه تمرین به مدت هشت هفته برنامهی HIIT را روی تردمیل انجام دادند. دادهها با استفاده از آزمون آماری ANOVA یکطرفه و آزمون بونفرونی و در سطح معنیداری ۰۵/۰P< تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که القای دیابت باعث افزایش آسپروزین سرم شد(۰۰۰۱/۰=P)، آسپروزین پلاسما در گروه سالم تمرین نسبت به گروه سالم (۰۳/۰=P) و دیابت نسبت به دیابت تمرین (۰۴/۰=P) کاهش یافت. بین گروه سالم و سالم تمرین از نظر HOMA-IR تفاوت معنادار وجود نداشت (۹/۰= P)، اما در گروه دیابت تمرین نسبت به دیابت کاهش یافت (۰۰۰۱/۰=P). درگروه دیابت تمرین نسبت به گروه دیابت میانگین HDL افزایش (۰۰۰۱/۰=p) و TG، LDL کاهش یافت (۰۰۱/۰=P). در گروه سالم تمرین نسبت به سالم میانگین HDLافزایش (۰۱/۰=P) اما TG، LDL تفاوت معنادار نداشت.
نتیجهگیری: غلظت آسپروسین در رتهای مبتلا به دیابت دو افزایش مییابد و HIIT میتواند با کاهش آسپروزین، شاخص مقاومت به انسولین و بهبود پروفایل لیپیدی عوارض ناشی از دیابت را کاهش دهد.
سیده ندا موسوی، سارا قراچه، میرسعید سیددراجی، الهام حسینی، فریبا کوهدانی،
دوره ۲۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: مطالعات حیوانی نشان دادهاند که رژیم غذایی کم/پُرکالری مادر در دوران بارداری میتواند با تغییر در بیان ژن سیرتوئین-۱، بهعنوان یک سنسور متابولیک، بر متابولیسم فرزندان اثر بگذارد. اما تاکنون مطالعهای به بررسی اثر رژیم غذایی ایزوکالریک در این زمینه نپرداخته است. در این مطالعه اثر دو نوع رژیم غذایی ایزوکالریک با مقادیر متفاوت چربی بر بیان ژن و پروتئین سیروتوئین-۱ در بافت کبد تولههای نر و ماده بررسی شده است.
روشها: گروه کنترل رژیم غذایی AIN۹۳G دریافت نمودند. در این رژیم غذایی ۱۶% و ۶۴% از کل کالری بهترتیب از چربی و کربوهیدرات تأمین شد. گروه مداخله رژیم غذایی پُرچرب AIN۹۳G دریافت نمودند که بهترتیب ۴۸% و ۳۲% از کل کالری روزانه از چربی و کربوهیدرات تأمین شد. چربی رژیم غذایی از روغن سویا در هر دوگروه تأمین شد. رژیمهای غذایی ایزوکالریک بوده و ۲۰% از کل کالری روزانه از پروتئین فراهم شد. مادران در کل دوران بارداری و شیردهی یکی از این دونوع رژیم غذایی را دریافت کرده و همهی تولهها پس از دورهی از شیرگیری (۳ هفته پس از تولد)، رژیم غذایی کنترل را دریافت نمودند.
یافتهها: میزان بیان ژن و پروتئین سیرتوئین-۱ در تولههای نر و ماده متولد شده از موشهای مادری که رژیم غذایی پُرچرب دریافت کرده بودند کمتر از تولههای گروه کنترل بود (۰۰۱/۰>P).
نتیجهگیری: تغییر در میزان چربی دریافتی در رژیم غذایی مادر، بدون افزایش میزان انرژی دریافتی، بر بیان ژن و پروتئین سیرتوئین-۱در کبد نسل بعد مؤثر است.
رضا صلبوخی، معصومه عزیزی، علی زواری، نجم الدین اسپندار،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: بیان فاکتورهای رونویسی Foxo در صورت بروز آتروفی دچار افزایش میشوند که در حالت دفسفریله، از طریق فعالسازی رونویسی لیگازهای یوبیکوئیتن مانند آتروژین-۱ در تخریب پروتئازومی شرکت میکنند. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین تدوامی با مکمل رزوراترول بر بیان ژنهای آتروژین-۱ و Foxo۱ بافت بطن چپ قلب در موشهای صحرایی دیابتی است.
روشها: در این پژوهش تجربی ۲۵ سر موش صحرایی نر ویستار ۸ هفته و وزن ۱۸۰-۲۵۰ گرم بهطور تصادفی به ۵ گروه شامل: کنترل (۵ سر)، دیابت (۵ سر)، دیابت-رزوراترول (۵ سر)، دیابت-تمرین هوازی (۵ سر)، دیابت-رزوراترول-تمرین هوازی (۵ سر) تقسیم شدند. پس از القای دیابت از طریق STZ حیوانات گروههای دیابتی، برنامۀ تمرین شامل ۸ هفته تمرین هوازی با شدت ۶۰ تا ۷۵% حداکثر اکسیژن مصرفی اجرا شد. برای تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش از تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در نرمافزار SPSS و در سطح آماری (۰۵/۰ >P) استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد القای دیابت با STZ همراه با رژیم غذایی پُرچرب باعث تفاوت معنادار در میزان بیان ژن آتروژین-۱ بین دو گروه DM با گروه ARDM شد (۰۲/۰ =P)، درحالیکه سطح تغییرات بیان ژنی Foxo۱ بین گروه ARDM با دیگر گروهها معنادار بود (۰۰۱/۰= P).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد تمرین هوازی تداومی با شدت متوسط با تغییر در بیان ژنی Foxo۱ به همراه کاهش معنادار بیان ژن آتروژین-۱میتواند بهعنوان یک روش غیردارویی در فرایند درمان بیماران کاردیومایوپاتی دیابتی مؤثر باشد.
معظمه ملک پور، رسول رضایی، محسن ثالثی، فرهاد دریانوش، جواد نعمتی،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: بیماری دیابت منجر به عوارض جانبی متعدد در سیستم قلبی-عروقی و نیز عملکرد نامناسب سیستم آنتیاکسیدانی بدن میشود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا همراه با مصرف مکمل کوآنزیم Q۱۰ بر مقادیر Nrf۲ وNQO۱ عضلۀ قلب رتهای سالمند دیابتی است.
روشها: در این مطالعۀ تجربی ۱۲ سر رت نر سالمند (۱۸ماهه) بهطور تصادفی در چهار گروه تمرین هوازی شدید همراه با مصرف مکمل کوآنزیم Q۱۰، گروه تمرین هوازی شدید، گروه مصرف مکمل کوآنزیم Q۱۰ و گروه کنترل قرار گرفتند. القاء دیابت با تزریق تک دوز استرپتوزوتوسین به مقدار۶۰ میلیگرم برکیلوگرم به روش درون صفاقی انجام شد. برنامۀ تمرین هوازی بهمدت شش هفته انجام شد. گروه مکمل کوآنزیم Q۱۰ با دوز ۲۰۰ mg/kg بهصورت خوراکی دریافت کردند. برای اندازهگیری مقادیر Nrf۲، NQO۱ از روش وسترن بلات استفاده شد. دادهها به روش آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری ۰۵/۰ P< تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد مکمل کوآنزیم Q۱۰ (۰۱۴/۰ P=)، تمرین تناوبی شدید (۰۰۱/۰ P=) و تمرین تناوبی شدید به همراه مصرف مکمل کوآنزیم Q۱۰ (۰۰۱/۰ P=) بهطور معنیداری باعث افزایش مقادیر Nrf۲ در قلب رتهای سالمند دیابتی میشود. همچنین مصرف مکمل کوآنزیم Q۱۰(۰۳۶۶/۰ P=) ، تمرین تناوبی شدید (۰۱۴/۰ P=) و تمرین تناوبی شدید به همراه مصرف مکمل کوآنزیم Q۱۰ (۰۰۲/۰ P=) بهطور معنیداری باعث افزایش مقادیر NQO۱ در قلب رتهای سالمند دیابتی شد.
نتیجهگیری: تمرین تناوبی شدید بههمراه مصرف مکمل، از طریق افزایش آنزیمهای آنتیاکسیدانی درونزا موجب بهبود عملکرد قلب در بیماران سالمند دیابتی میشود.
موسی خلفی، مرضیه فرامرزی، کیوان شریف مرادی،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: CTRP۳ بهعنوان هورمون ضد التهابی مشتق شده از بافت چربی شناخته شده است که منجر به بهبود مقاومت به انسولین میشود. با این وجود، آثار تمرین ورزشی بر این آدیپوکاین درک نشده است. از اینرو، هدف فراتحلیل حاضر بررسی تأثیر تمرین ورزشی بر مقادیر گردش خونی CTRP۳ در افراد با اختلالات متابولیکی بود.
روشها: جستجوی جامع در پایگاههای اطلاعاتی pubmed و web of science تا اکتبر ۲۰۲۲ (مهرماه ۱۴۰۱) با استفاده از کلید واژههای «تمرین ورزشی» و «CTRP۳» انجام شد. معیارهای ورود به تحقیق حاضر شامل دارا بودن مطالعات انسانی با اختلالات متابولیکی، مداخلۀ تمرین ورزشی و مقادیر گردش خونی CTRP۳ بود. تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD) و فاصلۀ اطمینان ۹۵ درصد با استفاده از روش تصادفی محاسبه شد.
یافتهها: در مجموع ۹ مطالعه شامل ۱۲ مداخلۀ ورزشی و ۳۶۵ آزمودنی مبتلا به اختلالات متابولیکی وارد فراتحلیل شدند. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که تمرین ورزشی منجر به افزایش معنیدار CTRP۳ شد [۰۳/۰P=، (۱۰/۱ الی ۰۳/۰CI: ) ۵۷/۰]. همچنین، نتایج آزمون I۲ ناهمگونی بالا و معنیداری (۰۰۱/۰, P=۵۹/۸۴I۲=) و نتایج آزمون Egger سوگیری معنیداری انتشار (۰۰۱/۰P=) را نشان دادند.
نتیجهگیری: تمرین ورزشی با اندازه اثر متوسط منجر به افزایش معنیدار مقادیر گردش خونی CTRP۳ در افراد با بیماریهای متابولیکی و قلبی عروقی میشود که ممکن است یک میانجی برای اثرات مفید تمرینات ورزشی باشد.
بهروز علیزاده قلعه زوارق، فرزاد زهساز، کریم ازالی علمداری، اکبر معین،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: نقش سیستم ایمنی بدن و التهاب در کنترل بیماریهای متابولیکی مانند مقاومت به انسولین، دیابت نوع دو، چاقی و اضافه وزن ثابت شده است، همچنین فعالیت ورزشی سبب کنترل و پیشگیری از بروز بیماریهای سوختوسازی و متابولیک میشود که اثرات ضدالتهابی و ضداکسایشی دارد. هدف پژوهش حاضر مطالعۀ تأثیر هشت هفته تمرین ورزشی ۳۰ ،۲۰ ،۱۰ ثانیهای بر سطوح فاکتورهای ضدمیکروبی در بزاق پسران نوجوان چاق بود.
روشها: تعداد ۳۲ دانشآموز پسر داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کرده و در چهار گروه ۱) تمرین هوازی چاق، ۲) تمرین هوازی وزن طبیعی، ۳) کنترل بدون تمرین چاق و ۴) کنترل بدون تمرین وزن طبیعی بهطور تصادفی قرار گرفتند. معیار گروه چاق نمایۀ تودۀ بدن بالای ۲۵ بود. شاخصهای تن سنجی قد، وزن و نمایۀ تودۀ بدنی اندازهگیری شد. قبل و بعداز هشت هفته تمرین آزمون استاندارد شاتل ران اجرا شد. نمونه بزاقی غلظتهای لیزوزیم، لاکتوفرین، لاکتات و پروتئین واکنشگرسی بعداز هشت هفته تمرین با تواتر سه جلسه در هفته با شدت ۳۰ تا ۹۰ درصد حداکثر توان هوازی انجام شد. با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس تجزیهوتحلیل متغیرها در سطح معناداری (۰۵/۰ P≤) لحاظ گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد سطوح بزاقی لاکتوفرین (۰۰۱/۰ =P)، لیزوزیم (۰۰۳/۰ =P)، لاکتات (۰۰۱/۰ =P)، پروتئین واکنشگرسی (۰۰۶/۰ =P) افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل دارد و مقدار افزایش در دانش آموزان چاق نسبت به افراد با وزن طبیعی (معیار نمایۀ تودۀ بدنی گروه جوانان) بیشتر است.
نتیجهگیری: پاسخ افزایش برخی از پروتئینهای ضد باکتری و التهابی بزاقی بهدنبال هشت هفته تمرین ورزشی ۱۰-۲۰-۳۰ متعاقب فعالیت فزاینده، ممکن است بهدلیل پاسخ حاد سیستم تنفسی باشد.